

0
حذف حجم مبنا چیست و چه اثری بر بورس دارد؟
منتشر شده در 1404/09/30
حجم مبنا سال هاست به یکی از چالش برانگیزترین مفاهیم بازار سرمایه ایران تبدیل شده است. ابزاری که با هدف کنترل نوسان و جلوگیری از دستکاری قیمت وارد بورس شد، اما در عمل برای بسیاری از سرمایه گذاران به مانعی جدی در مسیر نقدشوندگی و مدیریت ریسک تبدیل شده است. هر بار که بازار وارد فاز رکود یا ریزش می شود، بحث حذف حجم مبنا دوباره داغ می شود و موافقان و مخالفان آن استدلال های متفاوتی مطرح می کنند.
مساله اصلی این نیست که حجم مبنا ذاتا خوب است یا بد. سوال مهم تر این است که این ابزار در ساختار فعلی بورس ایران چه کارکردی دارد و حذف آن چه پیامدهایی برای سرمایه گذار خرد، نقدشوندگی بازار و کشف قیمت خواهد داشت.
در این مقاله تلاش می کنم با تکیه بر تجربه عملی در بازار سرمایه و مدیریت سبد دارایی، بدون نگاه شعاری یا هیجانی، موضوع حذف حجم مبنا را دقیق و واقع بینانه بررسی کنم.
حجم مبنا چیست و چرا ایجاد شد
حجم مبنا حداقل تعداد سهامی است که باید در یک روز معاملاتی داد و ستد شود تا قیمت پایانی سهم بتواند به اندازه کامل دامنه نوسان روزانه تغییر کند. اگر حجم معاملات کمتر از حجم مبنا باشد، تغییر قیمت پایانی به همان نسبت کاهش می یابد.
ایده اولیه حجم مبنا جلوگیری از دستکاری قیمت در بازارهای کم عمق بود. در بازاری که حجم معاملات پایین است، چند معامله کوچک می تواند قیمت سهم را به صورت مصنوعی جابجا کند. حجم مبنا قرار بود مانعی در برابر این رفتارها باشد و قیمت پایانی را به واقعیت نزدیک تر کند.
اما مشکل از جایی شروع شد که این ابزار بدون توسعه همزمان زیرساخت های بازار، به شکل گسترده و بلندمدت استفاده شد.
حجم مبنا در عمل چه تاثیری بر بازار گذاشت
در عمل، حجم مبنا بیش از آنکه نقش کنترلی داشته باشد، به عامل قفل شدن قیمت ها تبدیل شد. در شرایطی که بازار با کاهش اعتماد یا خروج نقدینگی مواجه است، حجم معاملات کاهش پیدا می کند و سهم ها نمی توانند به حجم مبنای خود برسند. نتیجه این وضعیت، صف های طولانی خرید و فروش و فرسایش روانی سرمایه گذار خرد است.
در تجربه شخصی من در مدیریت سبد، بارها با سهم هایی مواجه شدم که از نظر بنیادی ارزنده بودند، اما به دلیل حجم مبنا هفته ها در صف فروش باقی ماندند و امکان تصمیم گیری منطقی از سرمایه گذار گرفته شد. این یعنی افزایش ریسک نقدشوندگی، حتی در سهم هایی که از نظر ارزش گذاری مشکلی ندارند.
چرا بحث حذف حجم مبنا جدی شد
با گذشت زمان مشخص شد که حجم مبنا نه تنها جلوی هیجان بازار را نگرفته، بلکه هیجان را به شکل پنهان انباشته کرده است. وقتی قیمت اجازه کشف آزادانه ندارد، فشار روانی در صف ها جمع می شود و در نهایت با یک خبر یا تصمیم، بازار واکنش شدیدتری نشان می دهد.
از طرف دیگر، مقایسه بورس ایران با بازارهای مالی معتبر دنیا نشان می دهد که حجم مبنا ابزاری رایج در بازارهای پیشرفته نیست. در این بازارها تمرکز بر شفافیت اطلاعات، عمق بازار، بازارگردانی حرفه ای و آموزش سرمایه گذار است، نه محدودیت های دستوری بر قیمت.
مزایای حذف حجم مبنا
حذف حجم مبنا می تواند چند اثر مثبت مهم داشته باشد.
اول، افزایش سرعت کشف قیمت. قیمت سهم سریع تر به تعادل واقعی خود می رسد و نقش عرضه و تقاضا پررنگ تر می شود.
دوم، بهبود نقدشوندگی. کاهش صف های فرسایشی باعث می شود سرمایه گذار بتواند تصمیم بگیرد و اجرا کند، نه اینکه هفته ها منتظر بماند.
سوم، کاهش رانت و دستکاری پنهان. در بسیاری موارد، حجم مبنا ابزار جدیدی برای بازیگران بزرگ ایجاد کرده است تا با مدیریت صف ها، رفتار قیمت را کنترل کنند.
چهارم، همسویی بیشتر با استانداردهای جهانی بازار سرمایه.
معایب و ریسک های حذف حجم مبنا
اما حذف حجم مبنا بدون ریسک نیست و اینجا باید صادقانه صحبت کرد.
در نمادهای کوچک و کم عمق، حذف حجم مبنا می تواند باعث نوسانات شدید کوتاه مدت شود. این موضوع برای سرمایه گذاران کم تجربه خطرناک است.
همچنین در نبود بازارگردانی واقعی، امکان دستکاری کوتاه مدت قیمت افزایش پیدا می کند. حذف حجم مبنا اگر با ضعف نظارت همراه باشد، می تواند به بی ثباتی منجر شود.
از نظر روانی نیز بازار پرنوسان تر، فشار بیشتری به سرمایه گذار خرد وارد می کند؛ به ویژه کسانی که آموزش و ابزار مدیریت ریسک ندارند.
حذف حجم مبنا بدون اصلاحات مکمل اشتباه است
به نظر من حذف حجم مبنا اگر به تنهایی انجام شود، تصمیم درستی نیست. اصلاح این ابزار باید همراه با اقدامات مکمل باشد؛ از جمله تقویت بازارگردانی واقعی، افزایش شفافیت اطلاعات مالی شرکت ها، افزایش عمق بازار و بازنگری جدی در دامنه نوسان.
تا زمانی که دامنه نوسان محدود باقی بماند، حذف حجم مبنا به تنهایی نمی تواند مشکل صف ها و رفتارهای هیجانی را حل کند.
حجم مبنا و دامنه نوسان؛ یک مساله به هم پیوسته
حجم مبنا و دامنه نوسان به شدت به هم وابسته اند. محدودیت در یکی، اثر دیگری را تشدید می کند. حذف حجم مبنا بدون بازنگری در دامنه نوسان، می تواند تعادل بازار را به هم بزند و شکل جدیدی از بی ثباتی ایجاد کند.
اگر سیاست گذار به دنبال اصلاح واقعی بازار است، باید این دو ابزار را در کنار هم ببیند، نه جدا از هم.
جمع بندی نهایی
از نگاه من به عنوان یک فعال بازار سرمایه، حذف حجم مبنا در ذات خود می تواند تصمیم درستی باشد، اما تنها در صورتی که بخشی از یک اصلاح ساختاری و تدریجی باشد.
بازاری که با ابزارهای دستوری بیش از حد کنترل می شود، اعتماد سرمایه گذار را از دست می دهد. اما آزادی قیمت بدون زیرساخت نیز خطرناک است. راه حل، اصلاح هوشمندانه و مرحله ای است، نه تصمیم های نمایشی و مقطعی.
اگر هدف حمایت واقعی از سرمایه گذار خرد است، باید نقدشوندگی، شفافیت و امکان مدیریت ریسک را افزایش داد، نه اینکه سرمایه او را پشت صف ها زندانی کرد
خدمات تیم فرشاد مصفا
اگر به دنبال مدیریت حرفه ای دارایی خود هستید، می توانید از خدمات تخصصی سبدگردانی ما استفاده کنید:
همچنین در تیم ما یک استارتاپ حقوقی فعال است که خدمات مشاوره و وکالت را با نگاه اقتصادی برای کسب و کارها و افراد ارائه می دهد.
نویسنده: فرشاد مصفا
کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی از دانشگاه تهران
موسس تیم سبدگردانی و استارتاپ حقوقی در زمینه مشاوره و وکالت
با بیش از ده سال سابقه فعالیت در بازار بورس، طلا و ارز دیجیتال
اینستاگرام: https://www.instagram.com/farshadmosaffa/
یوتیوب: https://youtube.com/@farshadmosaffa
لینکدین: https://www.linkedin.com/in/farshad-mosaffa
توییتر (X): https://x.com/FarshadMosaffa
