ریشه تورم در ایران چیست و چرا حل نمی‌شود؟

0


ریشه تورم در ایران چیست و چرا حل نمی‌شود؟

منتشر شده در 1404/08/21

تورم در ایران فقط یک عدد روی تابلو بانک مرکزی نیست. واقعیتی است که در زندگی روزمره همه ما حضور دارد؛ از قیمت نان و مسکن تا هزینه آموزش و درمان. اگر بخواهیم صادقانه نگاه کنیم، مشکل تورم در ایران دهه هاست که ساختاری و مزمن شده و ریشه آن بسیار عمیق تر از افزایش موقت قیمت ارز یا تحریم هاست.

در این نوشته، به عنوان کسی که سال ها در بازارهای مالی فعالیت کرده ام، می خواهم تورم را از زاویه ای تحلیلی اما قابل فهم برای مردم بررسی کنم. نه با شعار و سیاست، بلکه با داده، تجربه و منطق اقتصادی.

تورم چیست و چرا خطرناک است

تورم یعنی کاهش قدرت خرید پول. وقتی تورم بالا می رود، همان پولی که دیروز با آن می شد یک سبد کالا خرید، امروز فقط نیمی از آن را می شود خرید. در ظاهر شاید فقط قیمت ها بالا رفته باشند، اما در واقع ارزش پول مردم پایین آمده است.

مشکل اصلی این است که تورم در ایران نه موقتی، بلکه مزمن است. تورم مزمن یعنی رشد مداوم قیمت ها در سال های طولانی، حتی وقتی اقتصاد رشد ندارد. این ترکیب برای هر جامعه ای خطرناک است چون انگیزه تولید از بین می رود و میل به سفته بازی و خرید دارایی های غیرمولد مثل ارز، طلا و ملک جای آن را می گیرد.

پایه پولی، موتور اصلی تورم در ایران

در همه کشورها، تورم ریشه در رشد نقدینگی دارد. اما در ایران، رشد نقدینگی خود ریشه در افزایش پایه پولی دارد. پایه پولی همان پولی است که بانک مرکزی مستقیماً خلق می کند؛ یعنی اسکناس و ذخایر بانکی.

دولت ها وقتی با کسری بودجه روبه رو می شوند، به جای کاهش هزینه ها یا اصلاح مالیات، معمولاً از بانک مرکزی استقراض می کنند یا به بانک ها فشار می آورند تا وام های اجباری بدهند. نتیجه این کار افزایش پایه پولی است که به مرور از طریق سیستم بانکی چند برابر شده و تبدیل به نقدینگی عظیمی می شود که به دنبال کالا و دارایی می گردد.

کسری بودجه؛ ریشه پنهان تمام بحران ها

هیچ کشوری بدون انضباط مالی نمی تواند تورم را کنترل کند. در ایران، بودجه دولت سال هاست با ساختاری معیوب بسته می شود: هزینه ها دائماً رشد می کنند اما درآمدها یا وابسته به نفت اند یا غیرپایدار.

وقتی دولت بیش از درآمدش خرج می کند، باید این فاصله را به نوعی پر کند. چون نمی تواند مانند شرکت ها ورشکست شود، معمولاً یا از بانک مرکزی پول می گیرد، یا اوراق می فروشد و در نهایت باز هم بدهی ایجاد می کند. این بدهی ها خودشان به معنی تورم آینده اند.

چاپ پول به شکل غیرمستقیم

امروزه دیگر چاپ پول با دستگاه چاپ اسکناس انجام نمی شود، بلکه با ترازنامه اتفاق می افتد. بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه، دارایی های مالی دولت را می خرد و در ازای آن پول دیجیتال به سیستم تزریق می کند. همین خلق پول بی پشتوانه است که به مرور وارد بازارها شده و قیمت دارایی ها را بالا می برد.

وقتی نقدینگی به سمت کالاهای تولیدی نمی رود و به بازارهایی مثل ارز، سکه و مسکن سرازیر می شود، قیمت ها بدون رشد واقعی تولید بالا می روند. این یعنی تورم بدون رشد اقتصادی، که بدترین نوع تورم است.

نقش نظام بانکی در گسترش تورم

بانک ها در ایران بخش بزرگی از نقدینگی را خلق می کنند. در سیستم فعلی، با نسبت ذخیره قانونی پایین و کنترل ناکارآمد، بانک ها می توانند چند برابر سپرده ها وام بدهند. بسیاری از این وام ها هم به پروژه های غیرمولد، شرکت های وابسته یا تسهیلات معوق تبدیل می شوند.

در نتیجه، حجم پول در گردش بالا می رود اما بازدهی واقعی آن در اقتصاد پایین است. به زبان ساده، پول زیاد می شود ولی کالا نه.

تحریم ها و شوک ارزی؛ جرقه ای بر انبار باروت

تحریم ها و شوک های ارزی شاید ریشه اصلی تورم نباشند، اما نقش تسریع کننده دارند. وقتی عرضه ارز کاهش پیدا می کند و نرخ دلار بالا می رود، قیمت کالاهای وارداتی هم افزایش می یابد. چون بخش بزرگی از مواد اولیه و کالاهای واسطه ای در ایران وارداتی است، افزایش نرخ ارز سریعاً در قیمت نهایی کالاها تخلیه می شود.

اما اگر سیاست پولی و مالی درست باشد، چنین شوک هایی می توانند موقت باشند. در ایران، چون رشد نقدینگی همزمان بالا بوده، شوک ارزی فقط آتش پنهان تورم ساختاری را شعله ورتر کرده است.

قیمت گذاری دستوری و یارانه های پنهان؛ عامل تورم پنهان

سال هاست دولت برای کنترل تورم، به جای اصلاح ساختارها، به سراغ کنترل ظاهری قیمت ها می رود. اما تجربه نشان داده قیمت گذاری دستوری نه تنها تورم را مهار نمی کند، بلکه در بلندمدت باعث کمبود، قاچاق و کاهش کیفیت می شود.

از طرف دیگر، وجود یارانه های پنهان در انرژی و کالاها باعث شده قیمت های واقعی در اقتصاد شکل نگیرد. در ظاهر قیمت پایین است، اما هزینه آن از جیب کل جامعه از طریق چاپ پول پرداخت می شود.

نقش سیاست های ارزی و ریالی در بی ثباتی قیمت ها

در اقتصاد ایران، نرخ ارز هیچ گاه بر اساس عرضه و تقاضای واقعی تعیین نشده است. دولت ها معمولاً با نرخ گذاری مصنوعی و چندنرخی کردن ارز، سعی کرده اند موقتاً تورم را مهار کنند. اما این سیاست ها فقط باعث رانت، فساد و خروج سرمایه شده اند.

ثبات ظاهری ارز معمولاً با تزریق منابع بانک مرکزی حفظ می شود. وقتی این منابع تمام می شود، بازار واکنش نشان می دهد و جهش ارزی اتفاق می افتد. نتیجه آن دوباره تورم است.

تورم انتظاری؛ خودتحققی پیش بینی ها

یکی از دلایل ماندگاری تورم در ایران، شکل گیری انتظارات تورمی است. مردم و فعالان اقتصادی از تجربه های گذشته آموخته اند که قیمت ها همیشه بالا می رود. همین انتظار باعث می شود رفتار اقتصادی همه به سمت حفظ ارزش دارایی برود.

در چنین فضایی، حتی اگر دولت در کوتاه مدت سیاست انقباضی اتخاذ کند، باز هم تقاضا برای دارایی های امن مثل طلا، دلار و ملک بالا می ماند و تورم در ذهن ها زنده می ماند.

نبود استقلال بانک مرکزی

تا وقتی بانک مرکزی زیرمجموعه دولت باشد، مهار تورم ممکن نیست. چون دولت در شرایط فشار مالی همیشه تمایل دارد از منابع بانک مرکزی استفاده کند.

در کشورهای توسعه یافته، بانک مرکزی مستقل است و فقط به هدف کنترل تورم و ثبات مالی متعهد است. در ایران، استقلال واقعی بانک مرکزی هنوز محقق نشده و تصمیم های پولی اغلب تابع نیازهای بودجه ای دولت است.

فرهنگ اقتصادی و اثر تورم بر رفتار مردم

تورم طولانی مدت فقط عددهای اقتصادی را تغییر نمی دهد؛ رفتار اجتماعی را هم عوض می کند. وقتی مردم می بینند ارزش پولشان هر روز کم می شود، دیگر به پس انداز و تولید بلندمدت فکر نمی کنند. همه به دنبال راه های سریع تر برای حفظ دارایی می روند.

این رفتار باعث می شود حتی نقدینگی مولد هم به سمت سفته بازی حرکت کند و چرخه تورم بازتولید شود.

چرا تورم سال هاست حل نمی شود؟

چون مشکل نه در یک بخش، بلکه در ساختار کلی اقتصاد است. وقتی کسری بودجه دائمی، خلق پول بی ضابطه، نظام بانکی ناسالم، یارانه های پنهان و نبود استقلال سیاست گذار همزمان وجود دارند، هیچ سیاست کوتاه مدتی جواب نمی دهد.

تورم فقط زمانی مهار می شود که اصلاحات اقتصادی واقعی اتفاق بیفتد؛ اصلاحاتی که شامل:

  • کاهش وابستگی بودجه به نفت
  • واقعی سازی قیمت انرژی و حذف یارانه های پنهان
  • اصلاح نظام بانکی و انضباط مالی
  • استقلال بانک مرکزی
  • ثبات سیاست خارجی برای کاهش ریسک ارزی
  • باشد.

بدون این اصلاحات، حتی اگر برای مدتی تورم کاهش یابد، باز هم به سطح بالا برمی گردد.

راه نجات چیست؟

تورم فقط با سیاست پولی مهار نمی شود؛ به اعتماد عمومی نیاز دارد. دولت باید نشان دهد که خودش به ریال پایبند است، بودجه را واقعی می بندد، هزینه های بی هدف را حذف می کند و اجازه خلق پول بی پشتوانه را نمی دهد.

از سوی دیگر، مردم هم باید به بازارهای مولد اعتماد پیدا کنند. اگر سرمایه گذاری در تولید، بورس و استارتاپ ها بازدهی واقعی داشته باشد، میل به خرید دارایی های غیرمولد کاهش می یابد.

تورم در نهایت نتیجه رفتار جمعی است. اگر همه به این باور برسیم که ثبات ارزش پول به نفع ماست، اصلاح اقتصادی امکان پذیر است.

جمع بندی

تورم در ایران ترکیبی از خطای سیاست گذاری، وابستگی تاریخی به نفت، نبود انضباط مالی و ذهنیت تورمی جامعه است. هیچ عامل واحدی مقصر نیست، اما نقطه آغاز اصلاحات می تواند استقلال بانک مرکزی، بودجه واقعی و شفافیت مالی دولت باشد.

حل تورم در ایران نه با شعار، بلکه با نظم، شفافیت و تصمیم های سخت ممکن است.

خدمات تیم فرشاد مصفا

اگر به دنبال مدیریت حرفه ای دارایی خود هستید، می توانید از خدمات تخصصی سبدگردانی ما استفاده کنید:

همچنین در تیم ما یک استارتاپ حقوقی فعال است که خدمات مشاوره و وکالت را با نگاه اقتصادی برای کسب و کارها و افراد ارائه می دهد.

نویسنده: فرشاد مصفا

کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی از دانشگاه تهران

موسس تیم سبدگردانی و استارتاپ حقوقی در زمینه مشاوره و وکالت

با بیش از ده سال سابقه فعالیت در بازار بورس، طلا و ارز دیجیتال

اینستاگرام: https://www.instagram.com/farshadmosaffa/

یوتیوب: https://youtube.com/@farshadmosaffa

لینکدین: https://www.linkedin.com/in/farshad-mosaffa

توییتر (X): https://x.com/FarshadMosaffa