

0
واقعاً بورس ایران از واقعیت اقتصادی دور است؟
منتشر شده در 1404/08/12
سال هاست که این سوال ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر کرده است:
چرا بورس ایران رفتار متفاوتی نسبت به سایر بازارهای مالی دارد؟
چرا وقتی طلا، ارز و کالاهای جهانی رشد می کنند، بورس ایران گاهی در جهت مخالف حرکت می کند؟
آیا بورس ایران واقعا در جزیره ای جدا از اقتصاد جهانی و حتی از بازار داخلی خودش زندگی می کند؟
در این مقاله من، فرشاد مصفا، با تکیه بر تجربه شخصی بیش از ده سال فعالیت در بازارهای مالی ایران و جهان، به این سوال پاسخ می دهم.
بازار جدا یا بازار منزوی؟
وقتی می گوییم بورس ایران در جزیره خودش زندگی می کند، منظورمان این است که رفتار قیمتی سهام در ایران، ارتباط مشخصی با شاخص های کلان جهانی یا داخلی ندارد.
به زبان ساده تر: نه تورم داخلی، نه رشد دلار، نه افزایش قیمت نفت و نه حتی سود شرکت ها، لزوما باعث رشد بورس نمی شود.
در کشورهای توسعه یافته، بازار سهام آینه اقتصاد است. اگر تولید ناخالص داخلی رشد کند، شاخص بورس هم رشد می کند. اما در ایران، بورس بیشتر بازتاب سیاست است تا اقتصاد.
سیاست زدگی در ذات بورس ایران
مهم ترین ویژگی بازار سرمایه ایران، وابستگی آن به تصمیم های سیاسی است.
سیاست های ارزی، مالیاتی، یارانه ای و نرخ خوراک پتروشیمی ها می توانند مسیر بورس را کاملا تغییر دهند.
برای مثال در سال هایی که نرخ دلار جهش داشته است، انتظار می رفت شرکت های صادراتی سودهای بالایی بسازند و شاخص رشد کند. اما دولت با تغییر نرخ خوراک یا وضع عوارض صادراتی، آن رشد را خنثی کرده است.
در واقع، ریسک سیاست گذاری در ایران از ریسک بازار جهانی بیشتر است.
تاثیر نرخ ارز؛ محرک یا مهارکننده؟
در ظاهر رشد دلار باید بورس را تقویت کند، چون بسیاری از شرکت های بورسی صادرکننده هستند.
اما در عمل چند مانع جدی وجود دارد:
- قیمت گذاری دستوری: شرکت ها مجبورند محصولاتشان را با نرخ هایی بفروشند که دولت تعیین می کند نه بازار.
- افزایش هزینه تولید: تورم داخلی سود واقعی شرکت ها را کاهش می دهد.
- تاخیر در واکنش بازار: بورس ایران معمولا با تاخیر به تغییرات نرخ ارز واکنش نشان می دهد.
به همین دلیل در بسیاری از دوره ها، دلار دو برابر شده ولی شاخص بورس تقریبا ثابت مانده است.
قطع ارتباط با اقتصاد جهانی
بازار سرمایه ایران تقریبا از اقتصاد جهانی جداست. نه سرمایه گذار خارجی دارد و نه ابزار پوشش ریسک بین المللی.
تحریم ها باعث شده ورود و خروج سرمایه بین المللی متوقف شود. در نتیجه بورس ایران مانند اکوسیستمی بسته عمل می کند.
وقتی در دنیا نرخ بهره کاهش می یابد، بورس های جهانی رشد می کنند. اما در ایران، چون نظام بهره و پولی با اقتصاد جهانی همسو نیست، این تغییرات تاثیری ندارد.
رفتار هیجانی و عمق کم بازار
عمق بازار سرمایه ایران پایین است. بخش بزرگی از معاملات را سرمایه گذاران حقیقی هیجانی تشکیل می دهند.
در نتیجه شاخص کل ممکن است تنها با رفتار چند نماد بزرگ یا چند حقوقی خاص تغییر کند.
بازاری با عمق کم مثل قایقی است که با کوچک ترین موجی تکان شدید می خورد.
در چنین بازاری، تحلیل بنیادی به تنهایی کافی نیست و باید رفتار جمعی و احساسات سرمایه گذاران را هم شناخت.
وابستگی به نقدینگی داخلی
در بازارهای جهانی، سرمایه خارجی نقش مهمی دارد. اما در ایران، کل نقدینگی از داخل کشور تامین می شود.
وقتی بانک ها سود بالا می دهند، پول از بورس خارج می شود.
وقتی نرخ بهره پایین می آید، نقدینگی به سمت بورس برمی گردد.
بنابراین بورس ایران به سیاست های بانکی بیش از شاخص های اقتصادی واکنش نشان می دهد.
آیا این انزوا قابل رفع است؟
بله، اما نه در کوتاه مدت.
برای خروج بورس از انزوا باید چند تحول اساسی رخ دهد:
- پیوستن اقتصاد ایران به نظام مالی جهانی و رفع محدودیت های بانکی
- حذف قیمت گذاری دستوری و اصلاح یارانه ها
- افزایش شفافیت و ثبات تصمیم های دولتی
- توسعه ابزارهای مالی جدید مانند آپشن و فیوچرز واقعی
- آموزش سرمایه گذاران برای نگاه بلندمدت
تا زمانی که این موارد محقق نشود، بورس ایران در جزیره تصمیم های سیاستی باقی می ماند.
مقایسه با بازارهای موازی
سوالی که زیاد از من پرسیده می شود این است: چرا با رشد قیمت مسکن، بورس رشد نمی کند؟
پاسخ ساده است. بازار مسکن کمتر از بورس تحت کنترل سیاست های دستوری است.
اما شرکت های بورسی تقریبا در همه تصمیم های اقتصادی دولت درگیرند.
به همین دلیل است که تورم دارایی های فیزیکی مثل ملک یا طلا بیشتر از رشد شاخص بورس بوده است.
در واقع بورس ایران بیشتر بازتاب انتظارات مردم از آینده است تا بازتاب ثروت واقعی در لحظه.
نقش رسانه و تحلیل های سطحی
بخش زیادی از تحلیل هایی که در شبکه های اجتماعی منتشر می شود سطحی و کوتاه مدت است.
تحلیل های روزانه باعث می شود سرمایه گذار دید بلندمدت خود را از دست بدهد.
در حالی که بازار ایران به دلیل سیاست زدگی، فقط با نگاه بلندمدت و مدیریت ریسک قابل سوددهی است.
در تیم من همیشه تاکید می کنیم:
«پیش بینی قیمت مهم نیست، مدیریت مسیر سرمایه مهم است.»
واقعیت تلخ اما امیدبخش
درست است که بورس ایران سال ها در جزیره خود بوده، اما این جزیره در حال تغییر است.
زیرساخت های فنی، شفافیت شرکت ها و آگاهی عمومی در حال پیشرفت است.
اگرچه هنوز تحریم ها و تصمیم های ناگهانی مانع رشد می شوند، اما مسیر کلی به سمت بلوغ و جهانی شدن است.
هیچ بازاری نمی تواند برای همیشه در انزوا بماند. سرمایه در نهایت راه خود را پیدا می کند، حتی از میان دیوارها.
جمع بندی
بورس ایران نه کاملا جدا از اقتصاد است و نه کاملا همسو.
در واقع در یک نیمه جزیره قرار دارد؛ جایی میان واقعیت اقتصادی و سیاست های داخلی.
گاهی شبیه بازار آزاد عمل می کند و گاهی شبیه نهاد دولتی.
عبور از این وضعیت فقط با ثبات، آموزش و مدیریت حرفه ای سرمایه ممکن است.
بازار سرمایه ایران پرریسک است، اما برای سرمایه گذار آگاه می تواند پربازده ترین گزینه باشد.
به شرط آنکه درک کنیم جزیره فقط تا زمانی جزیره است که پل نسازیم.
خدمات تیم فرشاد مصفا
اگر به دنبال مدیریت حرفه ای دارایی خود هستید، می توانید از خدمات تخصصی سبدگردانی ما استفاده کنید:
همچنین در تیم ما یک استارتاپ حقوقی فعال است که خدمات مشاوره و وکالت را با نگاه اقتصادی برای کسب و کارها و افراد ارائه می دهد.
نویسنده: فرشاد مصفا
کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی از دانشگاه تهران
موسس تیم سبدگردانی و استارتاپ حقوقی در زمینه مشاوره و وکالت
با بیش از ده سال سابقه فعالیت در بازار بورس، طلا و ارز دیجیتال
اینستاگرام: https://www.instagram.com/farshadmosaffa/
یوتیوب: https://youtube.com/@farshadmosaffa
لینکدین: https://www.linkedin.com/in/farshad-mosaffa
توییتر (X): https://x.com/FarshadMosaffa
