

0
آینده اقتصاد ایران؛ واقعیتها، چالشها و امیدها
منتشر شده در 1404/08/12
سال هاست که هر صبح قبل از آن که بازارها باز شوند، چارت ها را نگاه می کنم. شاخص بورس، قیمت دلار، انس جهانی طلا و نرخ سود بین بانکی را. اما در تمام این سال ها، چیزی فراتر از عددها ذهنم را مشغول کرده است: آینده ای که مردم ایران با آن روبه رو خواهند شد.
نه فقط به عنوان یک فعال مالی، بلکه به عنوان یک شهروند نگران، می خواهم از تجربه و تحلیل شخصی ام بگویم؛ اینکه آینده اقتصاد ایران به کدام سمت می رود و مردم عادی چه باید از آن بدانند.
واقعیت تلخ تورم مزمن
تورم در ایران دیگر یک پدیده موقتی نیست، بلکه بخشی از سبک زندگی مردم شده است.
در دهه 90، میانگین تورم سالانه حدود 25 درصد بود. در دهه 1400 این عدد به بالای 45 درصد رسیده و گاهی از 60 درصد هم عبور کرده است.
تورم یعنی کاهش ارزش پول. اگر در سال 1396 صد میلیون تومان داشتید و فقط نگه داشتید، امروز ارزش واقعی آن کمتر از بیست میلیون تومان است. یعنی حتی بدون خرج کردن، دارایی تان نابود شده است.
در این سال ها دیدم چطور طبقه متوسط ایران آب رفته است. خانواده ای که روزی سفر می رفت و ماشین صفر می خرید، امروز نگران اجاره خانه و هزینه درمان است. این نتیجه تنبلی مردم نیست؛ نتیجه ساختار غلط پولی و مالی کشور است.
تورم در برابر درآمد؛ مسابقه ای که همیشه باخته ایم
درآمدها در ایران هیچ وقت به تورم نرسیده اند. میانگین افزایش حقوق سالانه کارمندان 20 تا 25 درصد است، در حالی که تورم بین 40 تا 50 درصد حرکت می کند.
یعنی حتی اگر هر سال افزایش حقوق بگیرید، باز هم فقیرتر می شوید.
همین شکاف باعث شده مردم ناچار شوند وارد بازارها شوند؛ بورس، دلار، طلا، مسکن یا رمزارز.
اما بیشتر مردم به قصد فرار از تورم وارد بازار می شوند، نه برای سرمایه گذاری حرفه ای.
نتیجه هم روشن است: در دوره رونق سود می گیرند و در اولین افت بازار، بخش زیادی از سرمایه شان را از دست می دهند. این یعنی مردم نه بازنده سرمایه، بلکه قربانی نبود آموزش مالی هستند.
فرار سرمایه و ناامنی ذهنی
یکی از خطرناک ترین روندهای این سال ها، خروج سرمایه از کشور است.
اما فقط پول نیست که می رود؛ نیروهای انسانی هم می روند.
وقتی یک جوان متخصص احساس کند هر چقدر تلاش کند باز هم ارزش کارش کاهش می یابد، مهاجرت برایش تصمیمی منطقی می شود.
این خروج مداوم از نیروهای کارآمد، به رکود تولید و خدمات دامن زده است.
اقتصاد ایران امروز فقط از کمبود سرمایه رنج نمی برد؛ از کمبود امید رنج می برد.
چرا مردم دیگر به ریال اعتماد ندارند
پول در اصل یک قرارداد اجتماعی است. تا زمانی که مردم به آن اعتماد دارند، ارزش دارد.
اما در ایران، مردم دیگر ریال را به عنوان ذخیره ارزش نمی شناسند.
در 20 سال گذشته، ارزش پول ملی بیش از هزار برابر کاهش یافته است.
وقتی کسی در دهه 70 خانه ای با ده میلیون تومان خریده و امروز همان خانه میلیاردی شده است، مردم دیگر ریال را معیار سنجش نمی دانند، بلکه یک تله می دانند.
اعتماد به پول ملی مثل شیشه است؛ وقتی شکست، جمع کردنش دشوار است.
سیاست های دستوری، اقتصاد را درمان نمی کند
دولت ها در ایران اغلب به جای اصلاح ساختاری، به راه حل های موقتی روی می آورند.
کنترل دستوری نرخ دلار، نرخ سود بانکی غیرواقعی، بخشنامه های ناگهانی یا سرکوب قیمت ها شاید برای مدتی آمارها را زیبا کند، اما در واقعیت هزینه آن را مردم می پردازند.
اقتصاد پویا با دستور اداره نمی شود.
نه با بستن تابلوی صرافی ها، نه با محدود کردن معامله گران، و نه با دستور از بالا.
اقتصاد نیازمند پیش بینی پذیری است؛ یعنی فعال اقتصادی بتواند بداند در پنج سال آینده قوانین اساسی تغییر ناگهانی نخواهند داشت.
بدون پیش بینی پذیری، هیچ سرمایه گذاری شکل نمی گیرد و هیچ تولیدی پایدار نمی ماند.
سه موتور اصلی تورم در ایران
در تمام تحلیل هایی که انجام داده ام، سه عامل اصلی برای تورم مزمن ایران وجود دارد:
1. کسری بودجه دائمی دولت
دولت بیش از توانش هزینه می کند و مابه التفاوت را با چاپ پول جبران می کند. نتیجه آن تورمی است که مردم هر روز در سفره شان حس می کنند.
2. نظام بانکی ناکارآمد و بدهکار
بانک ها با خلق بی ضابطه اعتبار و اعطای وام های پرریسک، حجم نقدینگی را به طور غیرقابل کنترل افزایش داده اند.
3. نااطمینانی سیاسی و اقتصادی
وقتی آینده نامعلوم است، مردم به جای پس انداز ریالی، به خرید دارایی های واقعی مثل طلا و ملک رو می آورند؛ همین رفتار خودش تورم را تقویت می کند.
نقش مردم در آینده اقتصاد
به عنوان کسی که سال ها در حوزه سبدگردانی فعالیت داشته ام، باور دارم مردم ایران در مسیر آینده اقتصاد نقش مهمی دارند.
اگر مردم به جای دلالی کوتاه مدت، به سمت سرمایه گذاری بلندمدت و آگاهانه حرکت کنند، اقتصاد به سمت ثبات می رود.
اما لازمه اش آموزش مالی است. باید یاد بگیریم بین سرمایه گذاری و سفته بازی تفاوت بگذاریم، ریسک را اندازه بگیریم و برای آینده برنامه ریزی کنیم.
در تیم من، در بخش سبدگردانی بورس، طلا و ارز دیجیتال دقیقاً بر همین اصل کار می کنیم: حفظ ارزش واقعی دارایی مردم در برابر تورم، نه فقط دنبال کردن سود لحظه ای.
آینده کوتاه مدت؛ نوسان و فرصت
در یک تا دو سال آینده، اقتصاد ایران احتمالاً همچنان نوسانی خواهد ماند.
رشد پایین اقتصادی، تورم بالا و سیاست های غیرشفاف ادامه خواهند داشت.
اما همین نوسان ها برای افراد آگاه فرصت ایجاد می کند.
در دوره هایی که بازار دلار و طلا راکد است، معمولاً بورس رشد می کند.
در دوره های تورم بالا، دارایی های واقعی مثل زمین و طلا عملکرد بهتری دارند.
رمزارزها نیز در صورت تحلیل دقیق می توانند بخشی از سبد پوشش تورم باشند.
آینده بلندمدت؛ ضرورت اصلاح واقعی
در افق بلندمدت، آینده اقتصاد ایران وابسته به سه اصلاح اساسی است:
1. استقلال بانک مرکزی و کنترل چاپ پول
2. کاهش وابستگی بودجه به نفت
3. بازسازی اعتماد عمومی به سیاست های اقتصادی
اگر این اصلاحات انجام نشود، هر رونقی موقتی خواهد بود.
اما اگر این پایه ها اصلاح شوند، ایران پتانسیل بازگشت به رشد پایدار را دارد.
جمعیت جوان، موقعیت جغرافیایی و منابع انرژی می تواند دوباره موتور توسعه شود، مشروط بر اینکه تصمیمات بر اساس منطق اقتصادی گرفته شوند، نه دستور سیاسی.
مسئولیت فردی ما در برابر آینده
نباید منتظر باشیم تا اقتصاد برایمان کاری کند.
هرکدام از ما باید نقش خودمان را در ساختن آینده مالی مان بشناسیم.
حتی در سخت ترین شرایط، با انضباط مالی، پس انداز منظم و یادگیری اصول سرمایه گذاری می توان از تورم جا نماند.
من همیشه گفته ام: در اقتصادی مثل ایران، حفظ قدرت خرید از هر سودی باارزش تر است.
اگر بتوانید ارزش واقعی پولتان را حفظ کنید، برنده اید.
جمع بندی
آینده اقتصاد ایران ترکیبی از چالش و فرصت است.
چالش از سمت سیاست های ناپایدار و تصمیمات غلط، و فرصت از سمت آگاهی مردم و ابزارهای نوین سرمایه گذاری.
مردم اگر یاد بگیرند چطور تصمیم مالی بگیرند، نه تنها از تورم عقب نمی مانند، بلکه می توانند بخشی از آینده اقتصاد را خودشان بسازند.
هیچ اقتصادی بدون مردم آگاه اصلاح نخواهد شد.
خدمات تیم فرشاد مصفا
اگر به دنبال مدیریت حرفه ای دارایی خود هستید، می توانید از خدمات تخصصی سبدگردانی ما استفاده کنید:
همچنین در تیم ما یک استارتاپ حقوقی فعال است که خدمات مشاوره و وکالت را با نگاه اقتصادی برای کسب و کارها و افراد ارائه می دهد.
نویسنده: فرشاد مصفا
کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی از دانشگاه تهران
موسس تیم سبدگردانی و استارتاپ حقوقی در زمینه مشاوره و وکالت
با بیش از ده سال سابقه فعالیت در بازار بورس، طلا و ارز دیجیتال
اینستاگرام: https://www.instagram.com/farshadmosaffa/
یوتیوب: https://youtube.com/@farshadmosaffa
لینکدین: https://www.linkedin.com/in/farshad-mosaffa
توییتر (X): https://x.com/FarshadMosaffa
