

0
تاریخچه انرژی هستهای ایران از آغاز تا امروز
منتشر شده در 1404/07/05
انرژی هسته ای در ایران یکی از پرچالش ترین و پرابهام ترین موضوعات چند دهه اخیر بوده است. این داستان نه تنها به فناوری و انرژی مربوط می شود، بلکه به سیاست، اقتصاد، امنیت ملی و حتی سرنوشت نسل های آینده ایرانیان گره خورده است. فهم این مسیر برای مردم عادی ضروری است تا بدانند چرا سال ها کشورشان درگیر تحریم و مذاکره بوده و چه چیزی در پشت این برنامه پنهان بوده است.
این مطلب سفری است به بیش از شصت سال تاریخ پر فراز و نشیب انرژی هسته ای در ایران. روایتی از آغاز رویاها در دهه 40 و 50، توقف ناگهانی بعد از انقلاب، بازگشت دوباره در دوران جنگ و سازندگی، تا رسیدن به مذاکرات پیچیده برجام و دوران پسابرجام.
آغاز رویا؛ شاه و انرژی برای آینده
داستان انرژی هسته ای ایران در دهه 1340 با بازگشت دکتر اکبر اعتماد، جوانی متخصص در فیزیک هسته ای از اروپا، آغاز شد. او که در سوییس و فرانسه تحصیل و تحقیق کرده بود، به ایران بازگشت تا در خدمت کشورش باشد.
محمدرضا شاه پهلوی در آن زمان به دنبال مدرن سازی ایران بود. او باور داشت نفت روزی تمام می شود و ایران باید به انرژی های نوین دست پیدا کند. انرژی هسته ای برای او تنها یک فناوری نبود؛ نماد پیشرفت و استقلال ملی بود.
شاه به دکتر اعتماد اعتماد ویژه ای داشت. حتی گفته می شود شش ماه تمام نزد او درس می گرفت تا اصول انرژی اتمی را بفهمد. نتیجه این همکاری، تاسیس سازمان انرژی اتمی ایران در سال 1353 بود.
ایران در آن زمان قراردادهای مهمی با غرب امضا کرد:
- با آلمان برای ساخت نیروگاه بوشهر
- با فرانسه برای خرید سهام در غنی سازی اورانیوم
- با آمریکا برای همکاری در نیروگاه ها
این قراردادها ایران را به یکی از مشتریان اصلی فناوری هسته ای در جهان تبدیل کرد. ایران می خواست تا سال 1373، بیست نیروگاه فعال داشته باشد تا بخشی از برق کشور را تامین کنند.
اما همزمان زمزمه هایی شنیده می شد. برخی کشورهای منطقه و حتی آمریکا نگران بودند که ایران روزی به دنبال بمب هسته ای برود. شاه در مصاحبه ای گفت: «من نمی خواهم ایران بمب داشته باشد، اما اگر کسی در منطقه بمب داشته باشد، ایران هم باید داشته باشد.» همین جمله، سال ها بعد در ذهن سیاستمداران غربی باقی ماند.
انقلاب 57 و توقف ناگهانی
وقتی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 رخ داد، همه چیز تغییر کرد. نیروگاه های نیمه تمام رها شدند. شرکت های خارجی رفتند و متخصصان ایرانی هم یا مهاجرت کردند یا درگیر مسائل دیگر شدند.
این دوره به «شب چمدان ها» معروف شد؛ شبی که بسیاری از متخصصان هسته ای ایران کشور را ترک کردند. اسناد و تجهیزات نیمه تمام ماند و برنامه ای که میلیاردها دلار خرج روی دست کشور گذاشته بود، متوقف شد.
رهبران جدید ایران در ابتدا علاقه ای به ادامه برنامه نداشتند. اولویت ها جنگ، بازسازی و تثبیت سیاسی بود. بسیاری تصور می کردند پرونده هسته ای برای همیشه بسته شد. اما تاریخ نشان داد که این تصور درست نبود.
جنگ ایران و عراق و بیداری دوباره
با شروع جنگ ایران و عراق در سال 1359، اهمیت بازدارندگی برای ایران بیشتر شد. عراق با کمک فرانسه در حال ساخت راکتور اوسیراک بود. ایران در عملیاتی جسورانه به این راکتور حمله کرد و چند ماه پیشرفت برنامه عراق را عقب انداخت. چندی بعد اسرائیل همان راکتور را به طور کامل نابود کرد.
این تجربه نشان داد که در منطقه ای پرتنش، داشتن یا نداشتن فناوری هسته ای می تواند سرنوشت کشورها را تغییر دهد. در همان زمان، حملات شیمیایی عراق علیه ایران هزاران قربانی گرفت. رهبران ایران دریافتند که در جهانی که دشمنان از هیچ سلاحی فروگذار نمی کنند، بازدارندگی حیاتی است.
در همین دوران، محسن فخری زاده، استاد فیزیک هسته ای و عضو سپاه پاسداران، فعالیت های تحقیقاتی اولیه در زمینه هسته ای را آغاز کرد. این آغاز راهی بود که بعدها نام او را به یکی از مهم ترین شخصیت های این پرونده تبدیل کرد.
دهه 70؛ شبکه عبدالقدیر خان و سانتریفیوژها
پس از پایان جنگ و آغاز دوران سازندگی، دولت هاشمی رفسنجانی به دنبال احیای برنامه هسته ای رفت. در این دوره ایران به سراغ بازارهای غیررسمی رفت تا تجهیزات و دانش مورد نیاز را به دست آورد.
یکی از مهم ترین منابع، شبکه مخفی عبدالقدیر خان، پدر برنامه هسته ای پاکستان بود. ایران از این شبکه نقشه ها، قطعات و حتی سانتریفیوژهای نسل اول را خرید. این تجهیزات امکان آغاز غنی سازی اورانیوم در ایران را فراهم کردند.
رسما گفته می شد هدف، تولید برق و استفاده های صلح آمیز است. اما غرب به شدت نگران شد که ایران در مسیر ساخت بمب قرار گرفته باشد. از اینجا بود که نگاه ها به پرونده ایران حساس تر شد.
پروژه آماد؛ گامی به سوی توان بالقوه نظامی
طبق اسناد افشاشده در سال های بعد، ایران در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 پروژه ای به نام «آماد» را دنبال می کرد. هدف این پروژه، طبق این اسناد، ساخت چند کلاهک هسته ای بود.
گفته می شود این پروژه شامل طراحی، آزمایش مواد و حتی تلاش برای نصب کلاهک بر روی موشک های شهاب بوده است. اما بنا بر گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، این فعالیت ها حدود سال 1382 متوقف شد.
ایران همیشه اعلام کرده که برنامه اش صلح آمیز بوده و این ادعاها را ساخته و پرداخته مخالفان می داند. اما تردیدها و نگرانی ها در سطح جهانی همچنان باقی ماند.
افشای نطنز و آغاز بحران بین المللی
در سال 1381، وجود تاسیسات غنی سازی نطنز و کارخانه آب سنگین اراک رسانه ای شد. از آن زمان، پرونده هسته ای ایران به موضوعی بین المللی تبدیل شد.
شورای امنیت سازمان ملل چندین قطعنامه تحریمی علیه ایران صادر کرد. این تحریم ها نه تنها صنایع هسته ای بلکه اقتصاد کشور را هم به شدت تحت فشار گذاشتند. ایران اما بر حق خود برای غنی سازی تاکید می کرد و این را «حق مسلم» می نامید.
از سال 1382 تا 1394، مذاکرات طولانی با اروپا و سپس آمریکا ادامه داشت. در این سال ها، برنامه هسته ای ایران بارها تعلیق و دوباره فعال شد. همزمان تحریم ها گسترده تر و سنگین تر شدند.
برجام؛ امید و ناامیدی
در تیرماه 1394، توافق برجام میان ایران و گروه 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان) امضا شد. طبق این توافق، ایران بخشی از فعالیت های هسته ای خود را محدود کرد و در مقابل، تحریم ها لغو یا تعلیق شدند.
برجام برای مدتی امیدواری ایجاد کرد. سرمایه گذاران خارجی به ایران آمدند و فضای اقتصادی کمی باز شد. اما در سال 1397، آمریکا به ریاست دونالد ترامپ از برجام خارج شد و تحریم ها را دوباره برقرار کرد.
این خروج ضربه بزرگی بود و اعتماد به توافق های بین المللی را تضعیف کرد. ایران هم به تدریج محدودیت های برجامی را کنار گذاشت و سطح غنی سازی اورانیوم را افزایش داد. امروز برنامه هسته ای ایران بار دیگر در کانون مناقشه های جهانی است.
پرسش های مهم برای مردم ایران
مردم ایران حق دارند بپرسند:
- اگر انقلاب رخ نمی داد، ایران امروز چند نیروگاه فعال داشت و چقدر برق از انرژی هسته ای تولید می کرد؟
- آیا هزینه های تحریم و فشارهای اقتصادی در برابر دستاوردهای هسته ای ارزش داشتند؟
- آیا برنامه هسته ای صرفا برای برق و پزشکی بود یا بعد نظامی هم داشته است؟
- چرا کشورهای غربی، به ویژه آمریکا، چنین حساسیتی نسبت به ایران نشان می دهند؟
- و مهم تر از همه، آینده این مسیر برای نسل های بعدی چه خواهد بود؟
این پرسش ها هنوز پاسخ قطعی ندارند. اما مرور تاریخ به ما کمک می کند که با چشمان بازتری به آینده نگاه کنیم.
نتیجه گیری
داستان انرژی هسته ای ایران داستانی است پر از رویا و رنج. از آرزوهای شاه برای استقلال انرژی تا جنگ، تحریم و برجام، این مسیر همیشه بخشی از سرنوشت کشور بوده است.
آنچه مسلم است این است که انرژی هسته ای نه فقط یک فناوری، بلکه نمادی از اراده ملی، استقلال طلبی و البته میدان کشمکش های سیاسی بوده است. مردم ایران نیاز دارند این تاریخ را بدانند تا بتوانند درباره آینده قضاوت کنند.
خدمات ما
تیم فرشاد مصفا در کنار فعالیت های آموزشی و تحلیلی، خدمات تخصصی در حوزه سرمایه گذاری نیز ارائه می دهد:
همچنین استارتاپ حقوقی ما خدمات مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری ارائه می دهد.
درباره نویسنده
این مقاله توسط فرشاد مصفا نوشته شده است:
- موسس تیم سبدگردانی و استارتاپ حقوقی
- کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی از دانشگاه تهران
- فعال در بازارهای مالی از سال 1393
برای ارتباط بیشتر با من:
- اینستاگرام: instagram.com/farshadmosaffa
- یوتیوب: youtube.com/@farshadmosaffa
- لینکدین: linkedin.com/in/farshad-mosaffa
