

0
تجربه وکالت جرایم منافی عفت
منتشر شده در 1404/03/03
پروندههای مربوط به جرایم منافی عفت، از حساسترین، پرچالشترین و در عین حال پیچیدهترین موضوعات در کارنامه وکالت در حوزه کیفری هستند. این جرایم معمولاً با واکنش اجتماعی شدید، نگاه قضاوتگر مردم، و پیامدهای حیثیتی سنگینی همراهاند. تجربه وکالت در این دسته از پروندهها، نیازمند دقت بالا، تسلط عمیق بر قوانین جزایی و شرعی، و شناخت دقیق روانشناسی حقوقی طرفین پرونده است.
در قانون ایران، «جرایم منافی عفت» عنوانی عام برای مجموعهای از رفتارهای جنسی و غیرمتعارف است که خارج از چهارچوب شرعی یا قانونی تعریف میشوند. این جرایم میتوانند شامل زنا، رابطه نامشروع، لواط، تفخیذ، مساحقه، اعمال منافی عفت غیر از زنا، و حتی رفتارهایی چون کشف حجاب در اماکن عمومی یا انتشار تصاویر مستهجن باشند.
یکی از چالشهای اساسی در وکالت اینگونه پروندهها، نسبت میان واقعیت و اثبات حقوقی است. بسیاری از اتهامات، یا بر مبنای شایعات، یا مستند به ادلهای ضعیف مانند چتهای مجازی یا گزارشهای شفاهی تنظیم میشوند. در چنین شرایطی، وکیل باید با تکیه بر اصل برائت، در برابر فضای ذهنی شکلگرفته علیه متهم مقاومت کند و پرونده را به سمت ادله مستدل و استنادی ببرد. در مواردی که پای اقرار در میان است، تحلیل دقیق شرایط اخذ اقرار، دفعات آن، نحوه بیان و صحت حقوقی آن از مسائل کلیدی دفاع محسوب میشود.
در برخی پروندهها نیز، شواهد به ظاهر قوی اما در واقع فاقد اعتبار قانونی هستند. برای مثال، گزارش مأمور پلیس مبنی بر حضور دو نفر در فضای بسته یا خلوت، به تنهایی و بدون سایر قرائن، برای صدور حکم کافی نیست. یا تصاویر خصوصی که بدون اجازه قانونی و از طریق نقض حریم خصوصی به دست آمدهاند، قابل استناد نخواهند بود. اینجاست که نقش وکیل در به چالش کشیدن مشروعیت فرآیند جمعآوری ادله پررنگ میشود.
در بسیاری از پروندههایی که طی سالها رسیدگی شده، مشاهده شده که متهمان به دلیل ناآگاهی از حقوق خود، در مراحل اولیه تحقیقات، اظهاراتی کردهاند که مبنای اتهام قرار گرفتهاند. همین مسئله، اهمیت مشورت پیش از بازجویی یا حضور در دادگاه را دوچندان میکند. از سوی دیگر، بعضی پروندهها از سوی شاکی خصوصی به دلایل غیرحقوقی، نظیر انتقامگیری شخصی یا مسائل خانوادگی مطرح شدهاند. در این موارد، کشف انگیزههای پنهان شاکی، میتواند به دفاع مؤثر کمک زیادی کند.
تجربه نشان داده است که در بسیاری از این پروندهها، قاضی اگرچه باید براساس قانون حکم دهد، اما تحت تأثیر فضای کلی حاکم بر موضوع قرار میگیرد. تنظیم لایحه دفاعی دقیق، استفاده از مواد قانونی مرتبط، و استناد به رویه قضایی و آراء مشابه، میتواند تأثیر بسیاری در تغییر ذهنیت قاضی داشته باشد.
در نهایت، وکالت در جرایم منافی عفت، فقط تحلیل حقوقی نیست؛ بلکه ترکیبی است از حقوق، روانشناسی، شناخت فرهنگ اجتماعی، و درک دقیق از نحوه برخورد دستگاه قضایی با این نوع موضوعات. آنچه در این مسیر اهمیت دارد، دفاع از حقوق متهم در برابر هیاهوی اجتماعی و حفظ اصل انسانی بودن دادرسی کیفری است. بسیاری از احکام برائت، نه به دلیل بیگناهی مطلق متهم، بلکه به خاطر ضعف در اثبات قانونی جرم صادر شدهاند، و این همان جایی است که توانمندی وکیل خود را نشان میدهد.
در پایان بنده در چند گروه وکلای مختلف فعال هستتم اگر امری بود با مراجعه به لینک سایت ایشان با بنده می توانید در ارتباط باشید
